دیشبم باز دوباره یه خواب بد دیدم .
خواب دیدم داشتم برای مراسم عقد و دختری که برام پسندیده بودن آماده میشدم .
نمیدونم چرا هنوز درست ندیده بودمش ! انگار مجبور بودم چون همه رو خبر کرده بودن و دیگه درست نبود من اونجا نباشم ! کلی به خودم لعنت میفرستادم میگفتم ای کاش قبلش بیشتر باهاش صحبت میکردم و میدیدم تا اگه دوست نداشتم اجازه نمیدادم به اینجاها برسه .
پ ن : هروقت تصمیمم برای ازدواج جدی تر میشه و به خودم میگم باید از سختگیریام کم کنم اینجور خوابا میبینم ! من دوست ندارم شرمنده خودم و دیگران بشم .
بور و سفید...برچسب : نویسنده : bourosefiedo بازدید : 181