همینکه رفتیم داخل نومزد سابق ما آمد گفت بفرمایید . راستش شوکه شدم انتظار نداشتم اونجا ببینمش .
گفت این دوستم برای ثبت نام اومده گفت بفرمایید داخل ...
من نرفتم به دوستم گفتم شناختیش ؟ این نامزدسابقم بود !!!
حقیقتش من روم نشد برم داخل دوستم خودش رفت و بعد چنددقیقه اومد بیرون .
گفتم چی شد ؟ گفت دعوا کرد ! بهش گفته بود شما چندبار به بهانه های مختلف اومدین اینجا . نمیدونم با چه نیت و انگیزه ای ! ولی اگه دفعه دیگه بیایی از طریق قانون و نیروی انتظامی برخورد میکنم .
دوستم خیلی پسر باادب و خوبیه ! بهش برخورده بود . گفت شاید من خواستگار توبودم ! بااین برخوردت آیا نظرم نسبت بهت عوض نمیشد !
میگفت اصلا بهت نمیاد اینو انتخاب کرده باشی تو خودت خیلی ساکت و آرومی این چی بود دیگه ! گفتم خب چندباررفتی این بار هم بامن بودی منم نیومدم داخل عصبانی شده !گفت اگه باهاش ازدواج کرده بودی الان اون شوهر تو بود
گفتم دقیقاً بخاطر این ک حرفمو نمیخاست گوش بده و حرف حرف خودش بود جداشدیم .
بور و سفید...برچسب : نویسنده : bourosefiedo بازدید : 182