سریال در پناه تو

خیلی دلم میخواست بدونم علت جدایی مریم از رامین تو سریال در پناه تو چی بود؟ چون از نظر من مریم نماد یه دختر سفید بور ، محجبه ، نجیب و خوب بود .

این سریال رو من در زمان دبیرستانم گاهی میدیدم ، اما آنموقع زیاد سر در نمیاوردم چی به چی هست و هفته ای یه بار اون هم حدود ۴۰دقیقه پخش میکرد و تمام ... ، از نظر کیفیت هم تلویزیون مثل الان صاف و شفاف پخش نمیکرد، حالا یا در منطقه ما همچین بود ... باز اگه یبار نمیدیدی انگار هیچ

مثل الان چیزی به اسم اینترنت و اینچیزا نبود .

این سریال تو ذهنم بود و بالاخره تا قسمت ده سریال رو دیدم ، همچنین من سریال روزی روزگاری هم خیلی عاشقش بودم و اونزمان کوچیک بودم نمیدونستم ،دوباره این سریال رو دیدم ، هربار میبینموسیر نمیشم ولی دیدن سریال در پناه تو یک بارش هم زیاد هست .

به نظرم مهمترین ضعف رامین این بود که شخصیتی داشت که زیر دِین این و اون زندگی میکرد و از خودش استقلال نداشت.

به نظرم این درست نیست و ضعف بزرگیه ...

از نظر چیزای دیگه مثل عقل و فهم و اینجور چیزا مریم نسبت به رامین سر بود .

به نظرم این نمیتونه خیلی ضعف محسوب بشه ، چون هرکسی تو یه محیط و شرایط خاصی رشد و پرورش پیدا کرده و نسبت به امکاناتی که داشته معلومات و تجربیاتی پیداکرده

هرکسی باید یکی متناسب با عقل و درک خودش پیداکنه و باهاش زندگی کنه ،مثلا یه کارگر با خانواده کارگر یه کاسب باهمین خانواده و ...

اینا از نظر خانوادگی باهم متناسب نبودن ... پدر مریم کارمند و رامین پدرنداشت ولی انگار کاسب بودن اما در کل تناسب نداشتن.

انموقع ها به نظرم این دوتا از نظر ظاهری اصلا به هم نمیومدن و به عقیده من آقای منصوری لیاقت مریم رو داشت ، نه رامین . هرچند الان که نگاه میکنم میبینم رامین هم قیافه اش بد نبوده.

نکته بعدی که تو قسمت یازدهم دستگیرم شد این بود که رامین باحرف مردم جوگیر میشد ، افسار زندگیش دست خودش نبود ، ثانیا چون زنش بیشتر از خودش میفهمید نمیخواست حرفش رو قبول کنه تابهش زن ذلیل نگن.

بازم قسمت های بیشتری از این سریال رو میبینم و این پست رو ویرایش میکنم ، اگه این سریال رو دیدید بنویسید چرا این دوتا نتونستن با هم بمونن...