به حافظ خیلی مدیونم!

ساخت وبلاگ

سلام ؛ یلدا و دورهمی خوبی داشته باشید.  

امشب حتما فال حافظ میگیرید .

وقتی یادم میاد میبینم من به حضرت حافظ خیلی مدیونم

چرا که در اوج یأس و ناامیدی که اون تو زندگیم بود و نمیتونستم بهش علاقمند بشم بهم امید میداد.  

همه ش دلم آشوب بود و فقط با فال حافظ آروم میشدم . همه ش جلو کامپیوتر برای خودم فال حافظ میگرفتم و با خوندن اشعار و تفسیر دیوان حافظ آروم میشدم.  

تفسیر شعر که میخوندم انگار واقعا میدونست من چه دردری تو دلمه و دارم چی میکشم . همه ش بهم امیدواری میداد و میگفت این غم از دلت بیرون میره

حافظ آرومم میکرد.  برای شادی روحش صلوات

روزای سختی داشتم . الان که فکرمیکنم میبینم این دوازده سال بعدش چقدر زود گذشت . 

مثل کسی که تو زندان تاریک باشه و فقط سیاهی رو ببینه و امیدی به بیرون اومدن نداشته باشه . 

بعدش که از اون مشکل نجات پیداکردم انگار خدا یه عمر دوباره ای بهم داد . 

اونموقع 28سالم بود و اصلا احساس نمیکردم باید زودتر یکی رو پیداکنم تا سن و سالم بالا نره 

ازطرفی هم چشمم خیلی ترسیده بود و دیگه جرأت نداشتم دوباره پاپیش بزارم . مشکل مهریه هم بود.

الان انگار به خودم اومدم میبینم زمان زیادی گذشته ... هرچند مجردی بهتر از انتخاب بد هست ولی یه حس بد از تنهایی و بی سروسامانی دارم . 

میدونم دخترا ازدواج نکنن سختی بیشتری دارن و هرچی سنشون بالاتر میره بیشتر اذیت میشن.  

تو این شب یلدا امیدوارم همه مون بی سرانجام و بی سروسامون نباشیم و ان شاءالله یلدای سال بعد در کنار همسر و خانواده باشیم . 

بور و سفید...
ما را در سایت بور و سفید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bourosefiedo بازدید : 181 تاريخ : سه شنبه 3 دی 1398 ساعت: 23:46