همین عصری ک خوابیدم خوابم برد ، خواب دیدم رفتم مالزی ، عجب آب و هوایی داشت ، عجب طبیعت و سرسبزی ...انگار تنها بودم ، میخواستم سوار تاکسی بشم برم پارک ، راننده تا منو سوار کرد فهمید ایرانی ام فارسی صحبت کرد ، فهمیدم اونم ایرانیه ! راننده های اونجا با رمز ارز دلار تتر Usdt کار میکردن ! گفتم کرایه چقدر میشه ؟ فهمید غریبه ام و تازه اومدم گفت ۱۰ تتر ، بعد یه ایرانی دیگه کنارش نشسته بود گفت ۱۰ تتر هم ازت میگیره بهت راهنمایی میده !اینو که گفت ناراحت شدم ، گفتم انگار شما همیشه دنبال کلاه گذاشتن سر همه و هموطناتون هستنید و حس کردم ۲۰ دلار برای رسوندن تا پارک و راهنمایی زیاد هست !گفتم نمیخام اقا ، راهنمایی نخواستم ، من خدا رو دارم ، نیاز ب کسی نیست .ولی عجب جایی بود ، هنوز اون آب و هوای استوایی با ابرهای سفید نازکی ک اومده بودن پایین رو درختا و اون حال و هوای یه جای دور و خارج بودن تو نظرم هست .برچسبها: خواب + نوشته شده در چهارشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۱۷ساعت 18:23  توسط بور و سفید | بخوانید, ...ادامه مطلب
دیشب خواب دیدم تو سربازی ام ، دم در نگهبانی میدادیم ، بعد فرمانده اومد ، همونجا مارش نظامی زدن اومد جلو ... ما احترام گذاشتیم ، کنار من ایستاده بود ، سرشو آورد سمت من و منو بوسید، منم بوسیدمش ! گفت خیلی تو رو دوست دارم ! کاری میکنم تا اخرش یه جای راحتی باشی ...همیشه من خواب میبینم که سربازیم تمام نشده و مقداریش مونده باید بایستم تمام بشه . هنوز اثراتش هست...بعد دوباره خواب دیدم سربازیم تمام شده و باید برم کارت پایان خدمتم رو بردارم ، و داشتم برای حرکت از خونه لباس نظامی و پوتین میپوشیدم . نمیدونم چرا خیلی سختم بود .برچسبها: خواب + نوشته شده در جمعه ۱۴۰۱/۱۱/۱۴ساعت 6:54  توسط بور و سفید | بخوانید, ...ادامه مطلب
نامزد سابقم رو میگم ...داشت از عرض خیابون عبور میکرد ... یه نگاهی هم بهم انداخت. منم خودم رو قایم نکردم که حالا مثلا چشم تو چشم بشیم . بهرحال اون جذابیتهایی واسم داشت که انتخابش کردم . بعضی وقتا باخو, ...ادامه مطلب