امشب رفتم بازار ؛ یه مقدار جنس از مغازه قبلیم مونده بود خواستم به مغازه دار بفروشم که رو دستم نمونده باشه . رفتم یه مغازه ای ؛ صاحبش مهندس کامپیوتر بود ! میکروفون رومیزی کامپیوتر نشونش دادم فکر کرد موس هست ... فهمیدم خیلی داغون هست . یا کارت ریدر اینترنال که داخل کامپیوتر وصل میشه رو نمیشناخت ! اسمشو چیز دیگه میگفت . بلدهم نبود میکروفون رومیزی رو به لب تاب وصل کنه ! فهمیدم تو این دنیا داغونتر از من هم پیدا میشه قصد من تمسخر از ایشون نیست . ولی حداقل اگه من بودم و در این شرایط جلوی دیگران قرارمیگرفتم دست و پامو گم میکردم و سریع اعتماد به نفسم رو از دست میدادم که باوجود مهندس کامپیوتر باشم ول,اعتماد,نفس ...ادامه مطلب