نشسته بودم . گفتن برادرشوهرخواهرزاده ام میخواد ازدواج کنه ؛ گفتم خب بسلامتی؛ مبارک باشه ... حتما کیس مورد علاقه و مناسبی برای خودش پیداکرده ! داشتن تو موبایل عکسش رو نگاه میکردن ! گفتم باحجابه ؟ اگه ممکنه به منم نشون بدید! گفتند باحجابه . اشکال نداره ، شماهم ببین . دیدمش . دلنشین نبود ... میگفت پسره با داداش دختره دوست بوده واز اونجایی که به خونه شون رفت و آمد داشته دختره رو دیده ! برای خواستگاری با مادرش تماس میگیرن؛ تا متوجه میشه کیه میگه کی از ایشون بهتر ! مثل بررررق دخترشون رو بهش میدن ! الان هم رفته بودن آزمایش خون بدن ! ... + نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۶/۰۴/۲۸ساعت 6:16 توسط بور و سفی,مادرهای,زرنگ ...ادامه مطلب