بور و سفید

متن مرتبط با «بزنم» در سایت بور و سفید نوشته شده است

بهش زنگ بزنم ؟

  • دیروز یکی از نزدیکان (یه خانمی هست) بهم زنگ زد سوالی داشت . بعدش گفت یه دختری هست ۲۹سالشه ، حدودا دوساعت با اینجا فاصله دارن ، خیلی سازگار و خوب هست ، شماره ش رو داد که باهاش تماس بگیرم . اسم و فامیلش بهم گفت . گفته میاد اینجا زندکی کنه.با این شرایطی که بوجود اومد و اتفاقاتی که برام افتاد کلا من ازدواج رو تا اطلاع ثانوی تو این برهه زمانی بیخیال شدم .اما بدم نمیاد یه تماس باهاش بگیرم ببینم چه شرایطی داره (هرچند یذره رو میخاد که من رودر رو یا تلفنی زیاد ندارم)یکی از مسائل مهمی که تو ازدواج نقش داره فارغ از وضعیت خود فرد و چیزای دیگه ، قسمت و نصیب هست !من ۲۲ ساله قصد ازدواج دارم و محکم پاش ایستادم و ثابت کردم ، تا اون عقدناموفق پیش اومد و کلا منو به عقب برد .شاید واسه کسی که بیخیال نبوده و قصدش رو داشته و داره ممکنه به نحو دیگه ای اتفاق بیفته یا نیفته ، هیچی مشخص نیست.فقط چیزی که معلومه من دیگه بهیچ وجه روی دل خودم پانمیزارم .چیزی که تو عقدقبلی شدیدا بهم آسیب زد !در جوانی بدون تجربه هیچ عشقی ناکام شدم. خیلی مسائل تاثیر داشت که این اتفاق افتاد و من باعث و بانیانش رو نه میبخشم و نه فراموش می کنم .امیدوارم هرچی خیرهست اتفاق بیفته . + نوشته شده در  پنجشنبه ۱۴۰۲/۰۸/۱۱ساعت 6:46&nbsp توسط بور و سفید  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • نمی خواستم واکسن بزنم

  • بالاخره امروز که حالم بهتربود تصمیم گرفتم برم واکسن بزنم ، خیلی وقت بود که فکرمیکردم که بزنم یا نه ! میگن داروی امام کاظم ع از ابتلا به کرونا جلوگیری میکنه ، شخصی بود میگفت داروی امام کاظم ع میخوره ، همه افراد خانواده ش مبتلا شدن بجز ایشون ! منم تا لحظه اخر فک کردم داروی امام کاظم ع بخورم و دیگه واکسن نزنم ! اما بعدفکرکردم اگه به نوع شدیدتر مبتلا بشم و اتفاقی برای خودم یا دیگران بیفته من رو مقصر میدونن که واکسن نزدم !  همواره یه ترسی هم از زدن واکسن و فرستادن سوزن تو بدنم داشتم و این هم باز از مراجعه و تزریق واکسن بازمیداشت . اونجا که رسیدم دیدم یکی از دوستان قدیمیم هست و داره آمپول میزنه دلم قرص تر شد ، دستش دردنکنه خیلی عالی و بدون هیچ دردی تزریق کرد . راستی برکت زدم ! علتش هم اطمینان از موادی که کشور خودمون استفاده میکنن و شایعاتی که در مورد واکسن پخش شده بود.چون براشون از تنگی نفس خفیف گاه گاهم گفتم حدود ۱۵ دقیقه اونجا نشستم که اگه اتفاقی افتاد بتونن بدادم برسن , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها